سروده ای متفاوت از علی شادان با تلفیق لهجه سبزواری و لهجه معیار فارسی

علی شادان شاعر جوان سبزواری در جدیدترین سروده خود دست به تلفیق لهجه سبزواری با لهجه معیار فارسی زده و کاری متفاوت ارائه داده که مورد توجه محافل شعری قرار گرفته است.
 
اسرارنامه در ادامه به انتشار این سروده جدید می پردازد:
 
نوبت به من که داد فقط شعر خواندم و 
پت پت کنان براش دوخط شعر خواندم و
 
میگفت عشق را به زبان خودت بگو 
از عاشقانه های جهان خودت بگو 
 
گفتم من از زمان عدم عاشق توام 
با رسم سرزمین خودم عاشق توام 
 
من از تبار خاک ، من از نسل آتشم 
میراث خوار داغ نگاه سیاوشم 
 
در سرزمین من غم نان مرد را بس است 
کوه و دوتار و يك نفس آشنا بس است 
 
چوپان به غیر نی چه بگوید برای دشت
این نی نبود سوز بهاریست که گذشت
 
من با صدای بوق و خیابان غریبه ام 
با آسمان تیره ی طهران غریبه ام 
 
اینجا دوتار و کوه و شب و قرص ماه نیست 
اینجا فضا برای دلم رو به راه نیست
 
من با زبان مردم اینجا غریبه ام  
با آب و نان و گندم اینجا غریبه ام 
 
من با زبان ایل خودم عاشقت شدم  
با لهجه ی اصیل خودم عاشقت شدم 
 
چیش بی دچشم تو که چنی مور اتش بزه 
دلمه طخیل کرد و طخیلاره بش بزه  
 
یاروم چیشیش د چشم تو که مور کلو دره 
هر شو میه اتش مته جونومه وازه 
 
چشمت تنور بی دلمه یولمه سوز کرد 
دنیاررسفید کرده شو ر طله روز کرد 
 
از گپ و گفت افتییوم کار کار توس 
چشمموم و در بموند بیا بیقرار توس
 
عینم جنازه افتیوم گاشه ی خنه ؟
ماروم دورومه مگه چی ناخوشی ننه ؟
 
غمباد افتیه د دلت ؟ چی ورم دری؟
چشمات کلاغ کلپسه رفته ! چه غم دری ؟
 
عینوم چغوک لینی بارو زیته میوم 
عینوم بچه که ور سر خوی افته میوم 
 
وقته موگوم دلوم د پیه توس فکر نکو 
ابری و هم نکش یره چندی  وجر نگو 
 
باگذره همی دمر که تووهستی  ببینومت
گج کو سر موره که د مستی ببینومت 
 
ناراضیوم از ای که د پیشت نشستیوم 
وخ تا برم به کوه مو از شهر خسته یوم 
 
طوفاني تو كه مين ده آباد افتيه 
مو تل چرخه يوم كه د شخ باد افتيه
 
مو تنده يوم كه بعد تو ري ور تگرگ كرد
بايد بروم كه داغ تو مور غصه مرگ كرد 
 
ياروم و كوج برم كه نپيجه صداي تو 
حالا خودت بگو چه بخوانم براي تو 
 
 
علي شادان
 
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما