همگام با کاروان زینب الزهراء به رسمی 24 ساله؛

پیاده روی از سبزوار تا مشهد، با پای دل در دهه پایانی صفر

الهام شبانی مقدم / مجله اینترنتی اسرارنامه 
 
در واپسین روزهای ماه صفر همه ساله شاهد حضور زائرانی هستیم که از جای جای کشور در آیین پیاده روی به مشهدمقدس  شرکت می کنند تا خود را برای شهادت امام رضا (ع) به بارگاه آن امام همام برسانند.
 
فلسفه این آیین باشکوه به سال۲۰۰ هجری  و هجرت امام رضا (ع) که یک مهاجرت سیاسی اجباری به دستور خلیفه وقت بود برمی گردد. ثامن الحجج(ع) به اجبار مامون از مدینه به سمت مرو مرکز خلافت مامون حرکت کردند و این مسیر را شهر به شهر طی نمودند.
 
امام رضا(ع) از هر دیاری که می گذشتند همه را شیفته خود می کردند.  حال خیل عظیمی از عاشقان این امام رئوف، همه ساله در پایان ماه صفر این آیین را برگزار می کنند، بطوریکه میلیون ها زائر از تمام نقاط کشور در شهادت امام رضا (ع) خود را به مشهد می رسانند.
 
امسال نیز مانند سال های قبل عشاق الرضا مسیر 230 کیلومتری را از سبزوار تا مشهد طی کرده و از لحظه ای که پا در این راه می گذارند تا رسیدن به مشهد، شش منزلگاه را طی کرده که امسال نیز توفیقی حاصل شد تا در این مسیر گام به گام با زائرانی باشم که با عقایدی استوار  و قلبی آکنده از عشق به پابوسی سلطان خراسان می روند. 
 
 راه بسیار طولانی است. عبور از این‌مسیر قطعا دشواریهایی در پی دارد، اما انگار عشاق الرضا دست از پا نمی شناسند و  سختی این راه را به جان می خرند و به نوعی با پای دل کیلومترها راه را برای پابوسی سلطان خراسان طی می کنند.
 
حال معنوی زائران قابل وصف نیست و قلم به نوعی از نوشتن این احوالات عاجز است.
 
در طول مسیر با تعدادی از آنها به گفتگو می نشینم. مهمترین ویژگی آنها صداقت در گفتارشان است.
 
 
وقت تنگ است برویم آقا منتظر ماست
یکی از زائران این مسیر بانوی زنجانی است که  از تهران به سبزوار آمده تا برای اولین بار تجربه این سفر معنوی را درک کند.
 
سکینه ستاری می گوید: امسال نیت کردم تا در پیاده روی اربعین شرکت کنم منتهی همسرم موافقت نکردند و در عوض قول پیاده روی مشهد را دادند و این توفیق حاصل شد تا با کاروان از سبزوار به سمت مشهد حرکت کنیم.
 
ما جا مانده های اربعین هستیم با اینکه اولین بار است در این آیین مقدس شرکت می کنم، اما هیچگاه سختی مسیر اذیتم نکرد. دوست دارم  مادام راه بروم. ای کاش بشود این‌پیاده روی در تاریکی شب هم اتفاق افتد. باید از ثانیه به ثانیه این سفر معنوی استفاده ببرم وقت تنگ است برویم که آقا منتظر ماست.
 
شفای فرزندم را مدیون کرم امام رضاییم
زهرا زرقانی که تجربه هشتمین سال از این سفر معنوی را دارد از لطف امام رضا(ع) می گوید: امام رضا آقای خوبان است امام رضا رئوف است. سال قبل که در پیاده روی مشهد بودم بعد از اتمام سفر، طی تماسی متوجه حال وخیم فرزندم شدم. پسرم چند روز در آی سی یو بود و من بی خبر از همه جا. پزشکان از او قطع امید کرده بودند.
 
همان لحظه در تپه سلام بودم که این خبر را به من دادند رو به سمت حرم کردم و گفتم آقا مزد چند روز خستگی این راه، همین بود. دلم خیلی شکست با چشم پر از اشک، همان لحظه به سبزوار برگشتم و مستقیم به بیمارستان رفتم از پشت شیشه آی سی یو  بدن نیمه جان پاره تنم را در روی تخت دیدم. با هزار التماس از پرستار خواستم که بر بالین پسرم حاضر شوم اما چون بخش ویژه بود اجازه ملاقات نمی دادند.
 
اشک بر پهنای صورتم می چکید.گفتم من زائر پیاده امام رضا هستم اجازه دهید تا خاک چادرم را به صورت فرزندم بکشم. شاید امام رضا(ع) رحمی کند. در باز شد. خود را به بدن نیمه جان پاره تنم که در کما بود نزدیک کردم. گرد خاک چادرم را به صورتش پاشیدم. ناامید بودم اما بعد از چند دقیقه ای صحنه ای عجیب رخ داد پسرم چشمانش را ناخودآگاه باز کرد. پرستار بخش از دیدن این لحظه حیرت کرد.
پزشک بر بالین فرزندم حاضر شد سریع او را از من جدا کردند. حال پسرم برگشته بود. پزشک گفت چطور ممکن است کسی که چند ساعت از عمرش باقی مانده عمر دوباره بگیرد. به سجده افتادم و گفتم  از مدد سلطان غریب خراسان است که پسرم شفا یافت. امام رضا(ع) جواب دل های شکسته را خوب می دهد.
 
 
کاش امام رضا نگاهش را از ما نگیرد
مرضیه کاظمی زائر پاکستانی که علاوه بر زبان شیرین اردو مسلط به زبان فارسی نیز هست، از دیگر زائران پیاده این مسیر است.  او می گوید: پیاده روی برای رسیدن به امام رضا به تمام سختی هایش می ارزد. با اینکه در مسیر پیاده روی پاهایم تاول زده و از شدت خستگی احساس افتادن میکردم اما مطمئنم که نیرویی مرا در طی کردن این مسیر کمک می کند.
 
پدرم علاقه زیادی به امام رضا داشت. چند ماه قبل بر اثر سرطان در آمریکا فوت کردند.
 
با اینکه مرضیه خود را به لحاظ روحی قوی می داند با حالت بغض آلود می گوید: پدرم مرا بیش از فرزندان دیگرش دوست می داشت. هر جا که گرفتار می شد می گفت برایم دعا کن. آمدن من به این سفر معنوی قطعا به خاطر دعاهای پدرم بوده است. به خاطر پدرم توفیق زیارت امام رضا نصیبم شد و خداوند را از این بابت شاکرم 
 
او گفت: اما در نهایت سختی، سفر  فوق العاده شیرینی بود من با همسر پاکستانی خودم راهی دوبی هستم اما آرزو دارم یک بار دیگر توفیق پیاده روی این سفر  را داشته باشم.
 
سختی هایش عجیب لذت دارد
کاظم آقا داداشی از  شهرستان ابهر  که با کاروان پیاده از سبزوار راهی مشهد است اضافه می کند: اگر همت همسرم برای آمدن نبود هیچ وقت به این سفر معنوی نمی آمدم اما هم اکنون بسیار خوشحالم که توفیق نصیبم شد و تجربه شیرین سفر پیاده را درک کردم. 
او گفت: هر کسی بگوید سفر پیاده سختی ندارد باور نکنید اتفاقا مسیر طولانی، پاها تاول می زند سرما و گرما هوای آزار دهنده است اما سختی هایش عجیب لذت دارد در یک کلمه بگویم برای رسیدن به عشق باید این سختی های با لذت را چشید.
آقا داداشی افزود: در این پیاده روی معنوی همه کنار هم هستند و همه یک هدف دارند. امام رضا(ع). با اینکه هر روز ساعات طولانی پیاده روی داریم اما در پایان روز  که هوا تاریک می شود و به اسکان می رویم غصه ام می گیرد. دوست دارم در شب نیز راه بروم. پیاده روی تا چند روز دیگر تمام می شود و خاطره این سفر فقط برایمان باقی می ماند. کاش انسان همیشه در چنین راه هایی باشد.
 
 
تا وقتی توان در بدن داشته باشم...
 علی رئوفی پور دیگر زائر سبزواری این مسیر نیز می گوید: هشت سال است که در دهه آخر صفر این مسیر را برای پابوسی سلطان خراسان علی ابن موسی الرضا(ع) طی می کنم و عهد کرده ام که تا زمانی که توان در بدنم داشته باشم در این مسیر پا بگذارم و با پای پیاده خدمت آقا برسم.
بنده هر چه دارم از صدقه سر آقاست. 
 
 
زائران با پای دل قدم بر می دارند نه پای جسم
در پایان  این گزارش علی فردوسی پور، مدیر کاروان پیاده روی زینب الزهراء از سبزوار می گوید:  ۲۴ سال است که این کاروان به صورت پیاده در پایان ماه صفر عازم مشهد می شود. این راه یک دانشگاه فشرده معنوی است که هنوز به این فهم نرسیده ایم که به درک واقعی آن پی ببریم.
 
این کاروان در طول سال چهار بار در ولادت  و شهادت امام رضا(ع)، ولادت جواد الائمه(ع) و بیست و سوم ذی القعده روز زیارتی ثامن الحجج(ع) وارد مشهد می شود و از سلطان کریم می خواهم که سلامتی را از ما نگیرد تا حداقل سالی یک بار بتوانیم پیاده خدمت آقا برسیم.
 
او افزود: طی کردن ۲۳۰ کیلومتر راه قطعا بدون سختی نخواهد بود اما این سختی ها لذت دارد .عشق والاتر از این حرفهاست. ما در سال ۸۶  در سرمای ۲۲ درجه زیر صفر  مسیر سبزوار به مشهد را  برای خدمت رسیدن محضر آقا علی ابن موسی الرضا(ع) طی کرده ایم اینها که چیزی نیست.
 
فردوسی گفت: برای  زائری که یک بار قدم در این راه می گذارد سختی معنی ندارد سرما و گرمای هوا هیچ، اگر از آسمان سنگ هم ببارد این راه را می آیند چون مطمئنند که آقا آنها را تنها نخواهد گذاشت.
 
فردوسی اظهار کرد: زمانی که در راه پیاده روی قرار می گیرم و از فرط خستگی سلام به آقا می دهیم سلطان غریبمان دست ما را می گیرد هر چه هست مدد امام رضا (ع) است زائران با پای دل قدم بر می دارند نه پای جسم. 
 
امیدوارم قدم های تک تک این زائران دعایی برای فرج مهدی فاطمه(ع) باشد.
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما