پاسخ يا اعتراف!

* علي نورآبادي / اسرارنامه
 
در اين فکر بوديم که اداره ميراث فرهنگي براي تبديل يک اثر تاريخي مهم به ساختمان اداري چه دليل محکم و قانع کننده اي داشته است. تا اين که رئيس اداره ميراث فرهنگي در گفتگويي در توجيه تغيير کاربري خانه تاريخي جعفرزاده به ساختمان اداره سه دليل آورده (منبع)  که شنيدني است:
 
1- جناب سليماني گفته مهم ترين دليل اين تغيير کاربري، جلوگيري از تخريب خانه جعفرزاده بوده است ما اداره ميراث فرهنگي را به اين ساختمان آورديم تا مانع تخريب آن شويم. واقعا شنيدني است که مسئولان ما براي جلوگيري از تخريب يک اثر تاريخي آن را تغيير کاربري داده و به ساختمان اداري تبديل مي کنند. آيا ديگران هم براي جلوگيري از تخريب آثارشان همين کار را مي کنند؟ آيا تنها راه جلوگيري از تخريب اثر تاريخي آن است که آن را تغيير کاربري بدهيم؟ رئيس اداره ميراث فرهنگي به صراحت گفته است که چون نتوانستيم اين خانه را مرمت و احيا کنيم بنابراين آن را به ساختمان اداره تبديل کرديم تا از اين طريق احيا شود! آيا خود مسئولان ميراث فرهنگي از اين دليل قانع مي شوند؟‌ 
 
براي مرمت، احيا و رونق آثار تاريخي سه راه بيشتر وجود ندارد يا بايد از سازمان ميراث فرهنگي اعتبار و بودجه گرفت. يا بخش خصوصي را براي سرمايه گذاري در آنها جذب کرد و يا اين که از طريق جذب گردشگر زمينه احيا و رونق اين آثار را  فراهم کرد. همه جاي دنيا براي احياي و رونق آثار باستاني و تاريخي خود يکي از اين سه راه را انجام مي دهند. ما تا کنون نشنيديم و نديديم که در جايي براي مرمت يک اثر تاريخي آن را به ساختمان اداري تبديل کنند. راهي که اداره ميراث فرهنگي سبزوار کرده است در واقع شيوه جديدي براي مرمت و احياي آثار تاريخي است. اداره ميراث فرهنگي سبزوار به جاي اين که يکي از آن سه کار را براي احيا و رونق خانه جعفرزاده بکند آن را تغيير کاربري داده و خيال خودش را راحت کرده است. به عبارت ديگر اداره ميراث فرهنگي به جاي اين که مشکل آثار تاريخي شهرستان را حل کنند صورت مسئله را پاک کرده است تا از اين به بعد کسي از مسئولان شهري از جمله رئيس اداره ميراث فرهنگي نپرسد که براي احيا و رونق خانه هاي تاريخي چکار کرده است؟ و چرا آثار تاريخي سبزوار در حال تخريب هستند؟ چرا ديگر شهرها مي توانند با آن سه روش آثار تاريخي خود را احيا و رونق ببخشند اما سبزوار نمي تواند؟ مسئولان محترم در اين سالها براي احيا و رونق آثار تاريخي شهرستان چه کردند؟ 
 
اگر واقعا اين دليل براي مسئولان اداره ميراث فرهنگي قانع کننده است پس پيشنهاد مي کنيم که هر کدام از ادارات دولتي شهرستان به يکي از خانه ها، کاروانسراها و مدارسي تاريخي نقل مکان کنند تا از تخريب اين آثار جلوگيري شود؛ چون بيشتر آثار تاريخي شهرستان متاسفانه وضع اسفباري دارد و در حال تخريب هستند. 
 
2- دليل دوم جناب سليماني براي تغيير کاربري خانه جعفرزاده آن است که اداره ميراث فرهنگي بايد در بافت تاريخي شهر باشد. اين در واقع نوعي مغالطه است. نه تنها اشکالي ندارد بلکه خيلي هم خوب است که اداره ميراث فرهنگي در بافت تاريخي باشد اما چرا بايد يک اثر تاريخي مهم را اشغال کند؟ بافت تاريخي با اثر تاريخي،‌ دو چيز متفاوت است. اداره ميراث فرهنگي مي تواند در بافت تاريخي اما در يک ساختمان معمولي و تميز باشد. چرا بايد به بهانه در بافت تاريخي بودن مهم ترين خانه تاريخي شهرستان را اشغال کرد؟
 
3- رئيس اداره ميراث فرهنگي همچنين براي توجيه کارش، شهرهاي ديگر را مثال زده است. بر فرض که چنين چيزي درست باشد، چرا مسئولان محترم از ديگر چيزهاي ديگر اين شهرها ياد نمي گيرند؟ چرا جناب سليماني از کارها و تلاشهايي که مسئولان اين شهرها براي احياي آثار تاريخي و رونق گردشگري شان کرده اند ياد نگرفته است؟ آيا همه شهرها خانه ها و کاروانسراهاي خود را به ساختمان اداري تغيير کاربري داده اند؟ اگر بر فرض که يکي دو شهر هم چنين کاري کرده باشند، بد نيست مسئولان محترم به بسياري از شهرهاي ديگر هم سري بزنند و ببينند که آنها خانه هاي تاريخي شان را چگونه احيا کرده اند. مثلا سري به کاشان بزنند و ببينند که بهترين جاذبه‌هاي گردشگري اين شهر، خانه‌هاي تاريخي آن است. اصلاً کاشان را به همين خانه‌هاي تاريخي مي‌شناسند. اگر مسئولان کاشان هم مانند مسئولان ما خلاق و مبتکر بودند حتماً اداره ميراث فرهنگي را در خانه «طباطبايي‌ها» يا خانه «بروجردي‌ها» ي اين شهر قرار مي‌دادند.  آيا مسئولان محترم سبزوار مي‌دانند که همين دو خانه کاشان سالانه چند هزار گردشگر دارد؟ آيا مي‌دانند که اين دو خانه که به‌صورت اقامتگاه سنتي و هتل درآمده است نه‌تنها از بهترين محل‌هاي اقامتي ايران بلکه در جهان شناخته و جزو 10 اقامتگاه برتر دنيا شده است. اين خبر را چند روز پيش يکي از پايگاه‌هاي معتبر گردشگري جهان اعلام کرد. 
 
مثل کاشان، دهها و صدها شهر ديگر هم هست. سبزوار متاسفانه اگر چه گردشگري پررونقي ندارد اما در شهرها و جاهاي ديگر ديديم که چگونه است و چکار مي کنند. 
 
4- از همه اينها که بگذريم،‌ جناب سليماني در اين گفتگوي کوتاه خود به صورت تلويحي به دو چيز مهم اعتراف کرده است: اول اين که اداره ميراث فرهنگي نتوانسته است خانه ها، کاروانسراها و مدارس تاريخي شهر را مرمت و احيا کند و چون نمي تواند براي احياي آثار تاريخي شهرستان کاري بکند بنابراين آنها را تغيير کاربري مي دهد. همچنين او تلويحا اعتراف کرده است که اداره ميراث فرهنگي براي جذب گردشگر و رونق گردشگري شهرستان هم نتوانسته است کار قابل توجهي بکند. اگر مسئولان محترم براي رونق گردشگري سبزوار کاري کرده بودند قطعا آثار تاريخي شهرستان وضع بهتري داشت. مسئولان محترم شهري مدام تکرار مي کنند که «سبزوار را از معبر به مقصد گردشگري تبديل کنيم؟» آيا اين گونه مي خواهند سبزوار را به مقصد گردشگري تبديل کنند؟ 
 
 با تشکر
نظرت را بنویس
comments

ثمناً قلیلا

با سلام اگر بنده به جای آقایان مقصودی و سبحانی بودم اولین مشکل سبزوار که مشکل مرمت و بازسازی مکان های تاریخی و گردشگری است را حل می کردم بعد به کار های سخیف دیگر می پرداختم.اولین کار برای سبزوار گرفتن بودجه برای بازسازی مکان های تاریخی و گردشگری و توریستی است یا واگذاری این مکانها به بخش خصوصی است اگر این مشکل در سبزوار حل شود مشکل بیکاری جوانان سبزواری نیز حل می شود

سلام - فرق مسئولان سبزوار با ديگر شهرها اين است که مسئولان شهرهاي ديگر نه تنها آثار تاريخي شان را احيا و گردشگري شان را رونق مي دهند بلکه آثار شهر خود را نيز به ثبت جهاني مي رسانند که هر روز اخبار آن را در رسانه ها مي خوانيم. اما مسئولان شهري ما نه تنها از اين همه آثار تاريخي براي رونق گردشگري و پيشرفت شهرستان استفاده نمي کنند بلکه با تغيير کاربري آنها را به ساختمان اداري تبديل مي کنند تا اگر سالي چند گردشگر هم براي بازديد آن مي آمدند ديگر نيايند. - مسئولان ما متاسفانه به جاي فرصت سازي از ظرفيت هاي شهرستان، فرصت سوزي مي کنند مثل همين خانه جعفرزاده. مسئولان ما به جاي حل مشکل، خودشان مشکل،‌درست مي کنند. نمونه ها کم نيست که آخرين آنها ماجراي مضحک تابلو آيت الله سبزواري بود. آيت الله سبزواري يکي از ظرفيت هاي بزرگ شهرستان است اما ديديم که چطور از آن استفاده کردند. ماجرا آنقدر مضحک است که آدم خجالت مي کشد براي کسي تعريف و تکرار کند. ماجرايي که با يک تلفن يا هماهنگي ساده و يا يک گفتگو ااصلا مشکلي پيش نيايد اينطور خودشان مشکل درست مي کنند آن هم به گونه اي که آبروي کل شهرستان را مي برند. واقعا آيا خود اين حضرات از اين کارها و از همديگر خجالت نمي کشند؟ واقعا چقدر بايد مغز آدم کوچک باشد که چنين کارهايي بکند. شهرهاي ديگر به فکر ثبت جهاني آثار خود و برندسازي از فرصت ها و ظرفيت هاي شان در سطح ملي هستند اما بافرصت ها و ظرفيت هاي سبزوار اين گونه رفتار مي کنيم. مسئولان ما به جاي پرداختن به مسائل اصلي يا سر در لاک خودشان فرو کردند و سخت گرفتار روزمرگي هستند و يا گرفتار مسائل فرعي و حاشيه ها هستند، حاشيه هايي که خيلي از آنها آگاهانه يا ناآگانه خودشان درست مي کنند. ممنون
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما