هنرمندی که دنیا را رنگی تر می بیند

مهدیه عابدی/ مجله اینترنتی اسرارنامه

بی تعارف بگویم وقتی به پیشنهاد آقای دانایی، فعال فرهنگی خوب شهرمان قرار شد مصاحبه ای با خانم صفاری داشته باشم هیچ فکرش را نمی کردم که با آن حجم از هنر و استعداد رو به رو شوم. البته از قبل خودم را برای دیدن یک هنرمند آماده کرده بودم اما مشاهده آن همه ذوق و خلاقیت، تجربه شیرینی بود. این را هم باید بگویم با اینکه از دیدن استعداد و هنر ایشان متعجب شدم و خیلی هم لذت بردم ولی از قبل خوب می دانستم که در زیر پوست این شهر ده ها و صدها بانوی اینچنینی با وجود ذوق سرشار در سایه بی توجهی ها و غفلت های مسئولین ما به فراموشی سپرده شده و آنچنان که شایسته است حتی به مردم شهر و دیار خودمان نیز به عنوان یک سرمایه هنری و فرهنگی معرفی نشده اند.

 

خانم صفاری آنقدر شیرین و گویا از خاطرات و هنرش می گوید که ناخودآگاه با خودم می گویم او دنیا را از ما رنگی تر می بیند... وقتی همین سوال را از ایشان می پرسم می خندد و حرفم را تصدیق می کند : بله من دنیا را رنگی تر می بینم...

هنری که ذاتی و خانوادگی است

خانم صفاری همان طور که از صنایع دستی و آثاری که خلق کرده و درهر کجای خانه می توان دید اشاره می کند گریزی هم به دوران کودکی و نوجوانی خود می زند .از پدر بزرگ ها و مادربزرگ هایش  که همگی سری در هنر داشته اند تا نوه خردسال 4 ساله اش که به تازگی روی یک پارچه کوچک گلدوزی کرده است. می گوید اصلیتی شیرازی دارند اما در جریان سفر کاری پدربزرگش به سبزوار در اینجا ماندگار شده اند و حالا خودش را به تمام معنا سبزواری می داند. از اینکه حتی پدرش از گل ممد هم خاطره دارد می گوید و اینکه بسیاری از هنرها مثل گلدوزی را از مادربزرگش  به ارث برده.

ذهن رویاپردازی که زیبایی ها را به واقعیت تبدیل می کند


هر هنری که تا به حال اسمش را شنیده باشید! گلدوزی، بافندگی، سوزن دوزی، فرش، گلیم، قلاب بافی، تابلو سازی، نقاشی ، آشپزی و...همه این ها در ذات خانم عفت صفاری خلاصه شده اند. شاید برایتان جالب باشد که او در ابتدا هر اثر هنری را در ذهن خود و سپس در واقعیت خلق می کند و حتی از همین حالا برای سفره شب یلدا کلی طرح و نقشه خوشمزه دارد

الگویی برای مادران امروزی

خانم صفاری سابقه 33 سال خدمت در شهرداری و 7 سال در فرمانداری را دارند و طی سال های 70 و 76 کارمند نمونه شهرستان شده. می گوید در آن دوران دختران در شرایط سختی درس می خواندند و ادامه تحصیل برای آنان بعد از کلاس ششم بسیار سخت بوده اما مادرش همیشه تاکید داشته که یک زن علاوه بر نقش مادری و هنری باید مستقل هم باشد و از پس ایفای نقش خود در جامعه بر بیاید کما اینکه پدرش نیز در آن روزگار نمایندگی قند و شکر شهر را داشته اند و به نوعی معتمد شهرستان حساب می شده. نقش حمایتی خانواده به گفته خودش بسیار موثر بوده به نحوی که مادرش تاکید می کرده که نباید غذاهای سنتی و محلی را ازیاد برد و باید روزی نوشته شود و برای آیندگان بماند.

غذاهای سنتی فراموش شده

غذاهای سنتی فراموش شده عنوان کتابی است که او با هزینه شخصی و تحقیق و بررسی های فراوان  همچنین هنر دست خود، با طبخ غذاهای محلی منتشر کرده. خانم صفاری از سختی های انتشار کتاب و از اینکه خیلی ها حاضر به کمک نبودند کمی ناراحت است و گلایه دارد اما بیشتر از این نکته خرسند است که این کتاب برای همیشه باقی خواهد ماند و راه را برای فراموش کردن غذاهای سنتی و محلی خواهد بست. این کتاب طی مراسم های گوناگونی از جمله در اسفند سال 97 با حضور تعدادی از مسئولین در محل پارک بانوان همزمان با جشنواره طبخ غذاهای دریایی رونمایی شد.

از غذاهای محلی تا افتخارات بین المللی

خانم صفاری آنقدر در ویترین افتخارات خود چه کشوری و چه جهانی مقام دارد که نمی شود همگی را تماما در این مطلب گنجاند اما به گوشه ای از این افتخارات اشاره می کنم: مقام نخست در سومین جشنواره غذاهای سنتی خراسان رضوی در سبزوار، شرکت در جشنواره نبرد در آشپزخانه با حضور سامان گلریز سراشپز برجسته بین المللی، مقام اول جشنواره غذاهای ارگانیک در کشور، مقام سوم بین المللی در جشنواره سوپ و موسیقی و نماینده ایران در قبرس و....

وعده های همیشگی

همانطور که گفتم او معتقد است اگر خانواده و حمایت های آن ها نبود شاید حتی در انتشار کتاب نیز دچار مشکل می شد اما جالب اینجاست که بدانید حتی بعد از انتشار این کتاب نمایندگان سبزوار و تعدادی دیگر از مسئولین همیشه در صحنه با وعده های همیشگی خود اعلام کردند که تعدادی از نسخه های کتابش را خریداری خواهند کرد، وعده ای که به طور کامل تحقق نیافت. البته این برای خود من هم جای سوال است که اگر مسئولین حاضر به خریدن چند جلد کتاب آن هم کتابی که مورد استقبال شهروندان غیر ایرانی نیز قرار گرفته نیستند چطور همیشه از حمایت از هنرمندان و فعالان فرهنگی سبزوار دم می زنند؟
 

پی نوشت: خانم صفاری در نوروز سال 97 به همت دانشگاه حکیم در محل این دانشگاه اقدام به سفره آرایی سفره هفت سین کرده بودند که با استقبال خوبی هم مواجه بوده و از ریاست این دانشگاه به خاطر حمایت ها و خریداری کتاب ایشان تشکر می کند. همچنین ازخانم دباغی مقدم مشاور امور بانوان و حمایت ایشان  در برگزاری کلاس های صنایع دستی و دیگر فعالیت های فرهنگی.
ناگفته نماند که اقایان عبدلله زاده، برزویی، پوینده و مسعود پسندیده نیزخانم صفاری را در این راه همراهی کرده اند.

 

 

نظرت را بنویس
comments

حسین

باسمه تعالی باعرض سلام و تحیات. اینجانب سالهاست سرکار خانم صفاری را میشناسم و از هنرها و توانمندیهای ایشان مطلعم. پشت کار ایشان واقعا ستودنی است و عشق و علاقه ایشان به هنر تعجب برانگیز است. ولی همانطور که اشاره کرده بودید، ایکاش برخی مسئولین دو رو و پرحرف و کم فایده حداقل درکی در شناخت و بها دادن به هنر و هنرمند را داشتند. امثال خانم صفاری و دیگر هنردوستان و تلاشگران، بالاخره بسته به نظر و سلیقه‌ی خود در راستای اعتلای ابعاد شخصیتی و زمینه کاری خود تلاش میکنن ولی مسئولینی که ایندسته انسانهای شریف را مورد بی مهری قرار میدهند یادشان باشد روسیاهی به ذعال میماند. متاسفانه برخی از زنان بی فرهنگ و بی شخصیت که در جامعه با عملکردهای ناپسند گاهی باعث خدشه در چهره فرهنگی میهنمان میشوند بیشتر مورد تشویق و ترغیب برخی از این مسئولین بی هنر، آنهم به بهانه هنر و هنرمند پروری قرار میگیرند.
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما