بی تعارف، بی شوخی، زبان قاطع طبیعت را جدی بگیریم

امید برومندی / مجله اینترنتی اسرارنامه
 
وقتی که امروز صبح چشمانم را به یک روز بارانی زیبا گشودم و همان موقع شوق قدم زدن همراه چتر و عکس گرفتن در این هوای نمناک پاییزی در مسیر خانه تا دفتر کار به دلم سرازیر شد، ناگهان یاد زلزله دیشب (4آذر97) کرمانشاه افتادم که کمی قبل از خوابیدن از وقوعش با خبر شده بودم. به نظرم این زلزله در فاصله یک سال با زلزله ویرانگر قبلی که هنوز خساراتش کاملا جبران نشده و داغ آن به دل کسانی که عزیزانشان را از دست داده اند سرد نشده بود، مصداق قوز بالا قوز و یک جور نمک پاشیدن روی زخم بود.
 
 ناگهان میخواستم به خدا اعتراض کنم که چرا دوباره همان بلا را بر سر همان مردم بلادیده نازل کردی؟ اما دیدم اعتراض کردن به خدا چاره کار نیست. همه ما به خوبی می دانیم که طبیعت زبان خودش را دارد و قوانین خودش را دنبال می کند و بارها و بارها ثابت کرده که اگر با او مهربان و محتاط باشیم و زبانش را بفهمیم اون نیز با ما مهربان خواهد بود و اگر نامهربانی کنیم یا نخواهیم زبان اقتدار و اراده اش را درک کنیم، او نیز با کسی تعارف و شوخی ندارد و کار خودش را می کند. در نتیجه اگر گله ای هم باشد، باید از خودمان داشته باشیم نه از خدا یا از طبیعت و ... همانطور که در ژاپن و بسیاری دیگر از کشورهای توسعه یافته جهان زبان طبیعت را فهمیده اند و با آن با مهربانی رفتار می کنند و قوانینش را در همه کارهایشان در نظر می گیرند و در نتیجه هنگام بروز حوادث به نتایج خوب و امنیت مطلوبی نیز دست یافته اند، ما نیز می توانیم و باید در همین مسیر حرکت کنیم.
 
با وقوع هریک از این حوادث با هر میزان از آسیب و خسارت باید تلنگری به ذهن همه ما (هم مسوولان و هم مردم) بخورد که از آنجایی که کشور ایران، سرزمین حادثه خیزی است و خصوصا خطر زلزله همیشه بیشتر مناطق کشورمان را تهدید می کند، چه قدر استانداردهای ایمنی را در ساخت و سازها و حتی در چیدمان وسایل در محیط های اداری و مسکونی و تجاری رعایت می کنیم و در همیشه سال جدی می گیریم؟
 
خود من هرگز گمان نمی کردم در فاصله یک سال، دو زلزله سنگین در یک نقطه از کشور به وقوع بپیوندد. به همان میزان گمان نمی کنیم که ممکن است همین لحظه خدای نکرده در شهر ماه یا محل زندگی مان حادثه ای طبیعی یا غیر طبیعی در شرف وقوع باشد. 
 
راستی همین حالا در همین شهر خودمان سبزوار، محله کوی گلستان در چه حالی است؟ وضعیت ساخت و سازها در حاشیه های شهر یا در روستاها چگونه است؟ وعده های مسوولان برای بازآفرینی و تأمین امنیت بافت های فرسوده به کجا رسید؟ خطر قنات های زیرشهر سبزوار که گاهی حتی بدون وقوع زلزله هم ممکن است در بعضی مناطق فرو بریزند، چگونه شد؟ آیا ابنیه ارزشمند تاریخی مان مانند مسجد جامع و ... که علاوه بر ارزش میراثی، روزانه مورد استفاده صدها نفر از شهروندان سبزواری نیز هستند، در برابر بلایای گوناگون مقاوم سازی شده اند؟ همین حالا ستاد مدیریت بحران شهرستان از تجهیزات فنی و هوشیاری کامل برخوردار است؟ جاده ها و تنها فرودگاه غرب خراسان رضوی آمادگی پشتیبانی و خدمات رسانی فوری به کلیه شهرستان های سبزوار، نیشابور، بردسکن، کاشمر، خلیل آباد، جوین، جغتای، خوشاب، فیروزه، داورزن و ... را در شرایط بروز بحران دارند؟
 
اما گذشته از ساخت و سازها و تجهیزات و آمادگی هایی که تأمین آن ها وظیفه مسوولان است، آیا خود ما مردم به وضعیت نصب لوازم و دکورسیون و قرارگیری اسباب و اثاثیه در نقاط مختلف منزل و دفاتر کارمان توجه کافی را داریم یا ممکن است با اندک تکان یا لرزشی یک جسم سنگین نظیر قاب های عکس، گلدان ها، لوستر، ظروف چینی و سایر تزئینات سنگین و ... از جایی سقوط کند، و به سرمان برخورد کند؟ یقینا به غیر از مسوولان خود مردم نیز در تأمین امنیت خود نقش مهمی دارند. 
 
خاطرم هست زلزله سال گذشته کرمانشاه برای خانواده خود من تلنگر خوبی شد که دکوری هایی که در بعضی نقاط منزل کارگذاشته بودیم و جایشان چندان سفت و محکم نبود را ایمن سازی کنیم و حتی در یک مورد کلا از چیدن دکوری های سنگین و شکستنی نظیر دیزی سنگی، ظروف بلوری و چینی و برخی وسایل برقی و ... در روی کابینت ها یا آرک آشپزخانه (طاقچه کابینت مانند بالای اوپن) که امکان مهارکردنشان نبود و بیشتر هم جنبه تزئینی داشتند، صرف نظر کردیم و آن ها را داخل کابینت ها سپردیم. به هرحال آشپزخانه محلی است که اعضای خانواده خصوصا خانم ها بیشترین حضور را در طول روز در آن دارند و ضروری است که امنیت آن حتی از لحاظ چیدن وسایل کاملا تأمین شود.
 
حالا که طبیعت تعارف و شوخی ندارد و به عبارت دیگر رحم و مروتی در کارش نیست، چه خوب است که ما هم با سلامتی و جان خود و اعضای خانواده مان شوخی نداشته باشیم و اصول ایمنی را هم در ساخت و سازها و هم در نصب وسایل و تجهیزات رعایت کنیم.
 
خوشبختانه امروز صبح که خبرهای زلزله دیشب را پیگیری کردم متوجه شدم که تا به این لحظه گویا هنوز هیچ تلفات جانی اعلام نشده و خسارات مالی آن نیز ظاهرا خیلی چشمگیر نیست و آب و برق قطع شده شان نیز در همان ساعت اولیه وصل شده است. بنابراین می شود گفت شکر خدا، این بار تقریبا به خیر گذشت و جز مصدومیت چند نفر از هموطنانمان که انشاالله از کمک و رسیدگی کافی برخوردار شوند، اما عملاً فاجعه خانمان سوز جدیدی برای کشورمان رقم نخورده است و این یعنی فرصتی دیگر برای لذت بردن از عکاسی بارانی با موبایل در یک روز پاییزی زیبا...
 
این عکس ها در خیابان 17 شهریور سبزوار گرفته شده است.
 
 
 
 
 
نظرت را بنویس
comments
پربازدیدترین محبوب‌ترین‌ها پرونده ویژه نظرات شما